English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6425 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
group captain U سرهنگ هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
captain U سردسته
captain U کاپیتان
captain U فرمانده هواپیما
captain U درجه ناخدا یکمی دریایی
captain U فرمانده ناو
captain U سرکرده
captain U ناخدا
captain U سروان
alternate captain U کاپیتان ذخیره
flag captain U فرمانده ناو سرفرماندهی
captain's seat U محلنشستنکاپیتان
captain of the top U مسئول گروه کار
field captain U کاپیتان تیم
target captain U عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
sea captain U فرمانده نیروی دریایی
captain of the forecastle U سر گروه لنگر
hold captain U متصدی انبار کشتی
captain of the port U افسر انتظامات بندر
he writes himself captain U درنوشتن خودراسروان مینامد
gun captain U رئیس توپ
captain's quarters U کابینکاپیتان
gun captain U رئیس قبضه
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
sea captain U ملاح بزرگ
captain junior grade U ناخدا دوم
t group U گروه T
we group U گروه خودی
in group U گروه خودی
out group U برون گروه
group U ناوگروه
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته
group U گروه
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
t group U گروه حساسیت اموزی
group U انجمن
group U جمعیت گروه بندی کردن
group U دسته بندی کردن
group U دسته دسته کردن
group U جمع شدن
group U گروه رزمی
group U حزب
group U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group U جمع کردن چندین وسیله با هم
group U مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group U کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group U جمع اوری چندین چیز با هم
group U شیعه
infinite group U گروه نامتناهی
open group U گروه باز
hydrogxyl group U گروه هیدروکسیل
local group U گروه محلی
leaving group U گروه ترک کننده
norm group U گروه هنجار
group identification U همانند سازی گروهی
group index U شاخص گروه
minority group U گروه اقلیت
natural group U گروه طبیعی
membership group U گروه عضویت
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
marginal group U گروه حاشیهای
group selector U سلکتور گروهی
group printing U چاپ گروهی
group pressure U فشار گروهی
group of targets U گروه هدفها
group of targets U گروه اماجها
group norms U هنجارهای گروهی
group mark U علامت گروه
group mark U نشان گروه
group index U اندیس گروه
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
group separator U جداساز گروه
group velocity U سرعت گروهی
group theory U نظریه گروهی
group theory U نظریه گروهها
group test U ازمون گروهی
group teaming U ریخته گری گروهی
group structure U ساخت گروهی
group membership U عضویت گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
business group U شرکت سهامی [شرکت]
splinter group U گروهجداییطلب
interest group U علایقگروهی
group practice U گروهپزشکی
ginger group U افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
adverbial group U گروه قیدی
within group variance U پراکنش درون گروهی
user group U گروه کاربران
user group U گروه استفاده کننده
sporadic group U گروه نامنظم [ریاضی]
management group U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف چند شرکت
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
finite group U گروه متناهی [ریاضی]
cyclic group U گروه دوری [ریاضی]
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
thiocarbonyl group U گروه تیوکربونیل
task group U گروه ماموریت زمینی
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
noun group U گروهکلمات
salvage group U گروه بازیابی وسایل
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
reference group U گروه مرجع
product group U کالاهی مشابه
primary group U گروه نخستین
point group U گروه نقطهای
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
selected group U گروه گزیده
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
task group U ناو گروه مامور اجرای عملیات
tail group U مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
symmetry group U گروه تقارن
substituent group U گروه استخلافی
strength group U گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
standardization group U گروه معیاریابی
spelling group U حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
side group U گروه جانبی
phosphoryl group U گروه فسفریل
group frequency U بسامد گروهی
aiming group U عوامل مثلث گیری
battle group U گروه نبرد
group therapy U گروه درمانی
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
between group variance U پراکنش میان گروهی
boat group U ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
bridged group U گروه پل شده
bridging group U گروه پل شده
carbonyl group U گروه کربونیل
carboxylic group U کروه کربوکسیلی
closed group U گروه بسته
coacting group U گروه همکار
command group U گروه فرماندهی
commutative group U گروه جابجاپذیر
control group U گروه گواه
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
criterion group U گروه ملاک
battle group U واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
abelian group U گروه ابلی
aiming group U دستگاه مثلث گیری
air group U گروه هوایی
air group U گروه هوایی یک ناو
pressure group U گروه فشار
alkyl group U گروه الکیل
alkyl group U گروه الکیلی
amino group U گروه امینی
acidic group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
armor group U گروه زرهی
armor group U گروه زره تانک
acid group U گروه اسید
army group U گروه ارتش
artillery group U گروه توپخانه
attack group U گروه تک
attack group U گروه تک به ساحل
dead group U زاویه بیروح
encounter group U گروه رویارویی
group analysis U تحلیل گروه
group acceptance U پذیرش گروهی
functional group U گروه عاملی
age group U گروه سالخور
formal group U گروه رسمی
blood group U گروه خونی
blood group U تعیین کردن
gas group U گروه گاز
feeding group U قسمت خوراک دهنده
group atmosphere U جو گروهی
group casting U ریخته گری
age group U گروه سنی
group factors U عاملهای گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
group drive U محرکه گروهی
group discussion U بحث گروهی
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group contagion U سرایت گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
feeding group U گروه تغذیه کننده
dead group U زمین بیروح
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
detail group U دسته ماموربیگاری
detail group U قسمت بیگاری
blood group U گروه خون
end group U گروه انتهایی
entering group U گروه وارد شونده
entry group U واجدین شرایط تخصصی شغلی
entry group U گروه واجد شرایط
experimental group U گروه ازمایشی
peer group U گروه همسالان
opposition parliamentary group U گروه مخالف در مجلس پارلمانی [سیاست]
Abelian group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
Why dont you join our group. ? U چرا به جمع ما نمی آیی ؟
Recent search history Forum search
2مهرآسا
1اکیپ دختر و پسر
1گردش علمی
1rhodamine
1واژه برزین برای تلفظ بهتر در انگلیسی بصورت Berzin نوشته شود یا Barzin?
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com